Tuesday, November 20, 2007

*


امروز میزان نوازش خونم یهو افتاد پایین مجبور شدم در آپارتمان رو محکم بغل کنم. خیلی هم کیف داد! نصیب خیلی ها بشه

سحر میگه کرم از خودته که تحریک کننده ای! وقتی بچه میشی والد درون دیگرون (بی جنبه) رو تحریک میکنی. اینه که مثه مادربزرگا ایراد میگیرن و نصیحت میکنن

بچه شدن خطرناکه! به خصوص در منطقه نفت خیز خاور میانه. پر از باید و نباید بکن و نکن امر و نهی! همه برات یه پا انتظامات و مجری قانونن. اگه بچه شی و سوت بزنی یهو آیه نازل میشه سوت زدن گناه بزرگی ست و الان کشفیدیم... اگه از ته دل بخندی دلسوزانه میگن چقدر وقیحانه می خندی. حیف گریه نیست؟! فقط کافیه والد درون یکی از شخصیت های بیمار و همیشه در صحنه جامعه تحریک شه تا تو کشته شی و تا اون دنیا رکاب بزنی

بعد میگن چرا جوونامون تا میرن اون ور در خونه شون رو بغل میکنن و درای دیگه رو بغل نمی کنن

...

کاش یکی بیاد من رو به زور بخندونه این جوری

1 comment:

ریرا said...

من يكي را مي شناسم كه مي تواند بخنداند اما نه اينجوري. مي داني چرا؟ عيبي ندارد. من هم نمي دانم چرا. اگر خواستي يكجور ديگر بخندي خبرم كن حتما. كي بود كه مي گفت دندان ها را بايد شست. جور ديگر بايد خنديد. فكر كنم كسي حواليش بوده كه مي خنديده و قبلش قورمه سبزي خورده بوده. تو اينطور فكر نمي كني؟ من هم همينطور. بيا برويم سر كار اصلن. ببينيم كي بيشتر سر كار مي ماند. من واسه 24 ماه دارم ميرم سركار. اگه تونستي حاضرم در خونمون رو بدم بغل كني.