Friday, March 30, 2007

*
فکر میکردم چرا هیچ وقت هیچ اتفاقی نمی افته
تا بنا شد که اتفاقی بیفته
یا شاید اتفاقی داره می افته
هر زمان ممکنه این اتفاق بیفته
اما چه اتفاقی قراره بیفته؟

Thursday, March 1, 2007

*
از وقتی فهمیدم ارتباط با طبیعت خیلی به سلامت روح و کم شدن استرس کمک میکنه سعی میکنم هر روز تو باغچه محوطه چند دقیقه ای رو باهاش در ارتباط باشم. من خیلی خوب دقت کردم و دیدم این گربه همسایه ما جسپر به یمن همین ارتباط نزدیک با طبیعته که خیلی آرومه. هر روز بی حال میاد و لم میده رو چمن محوطه و خیلی عمیق به طبیعت فکر میکنه
قدم اول در ارتباط با طبیعت تمرکزه. باید به طبیعت خیره شد و یواش یواش بحث رو باهاش باز کرد جوری که کسی نبینه و گمان نبره دیوانه شدیم. بعد طبیعت خودش شروع میکنه به حرف زدن در مورد درجه حرارت هوا و آلودگی محیط زیست و سوراخ شدن لایه اوزن و اون قدر غر غر و بحث سیاسی میکنه تا از ارتباط باهاش کلافه شیم
اصولا تو عالم کائنات چیزی نیست که نشه باهاش ارتباط برقرار کرد. همین جوری هم میشه با خدا ارتباط برقرار کرد. اول باید باهاش درد دل کرد و خواهش کرد و تقاضا کرد و ناله کرد ...بعد اون شروع میکنه به حرف زدن و ازمون میخواد که دست از سرش برداریم. اگه خدا یه روز با من شروع کنه به حرف زدن(مهم نیست به چه زبانی) از ترس زبونم بند میاد و میشاشم به خودم. حتما باسه همینه که در ارتباط با من تا حالا سکوت کرده