Thursday, December 27, 2007

*
دلم سوخت
خبر ترور خانوم بی نظیر بوتو تکان دهنده بود
نه چون یک زن سیاستمدار با جرات بود و شجاعتش رو تحسین می کردم
...اتفاقا به همین دلیل

Monday, December 24, 2007

Saturday, December 22, 2007

*
!زنده باد همسایه
هیچی به اندازه اینترنت دزدی نمی چسبه
...
دیشب یه خبرگزاری نامعلوم از وقوع یک زلزله نامعلوم در حافظیه شیراز خبر داد
دیشب جای شما خالی مراسم هندوانه خوران داشتیم
!من برای همه حافظ خوندم و هر چی مزخرف بافتم کسی نفهمید
تن حافظ در قبر می لرزید

Thursday, December 20, 2007

*
چند تا آدم میشناسید که حرف نمی فهمه؟! میگه من بلیط اضافه باسه بازی فردا شب دارم میای؟ میگم نه! من از فوتبال شما چیزی سر در نمیارم و دوست هم ندارم. میگه خوب چون ازش سر در نمیاری دوست نداری. بزار من برات توضیح بدم تا خوشت بیاد. خودکار از جیبش در آورده و رو کاغذ چند تا خط میکشه و نقطه. میگه این خط ها بازی کنن و اون یه دونه هم توپه. امان نمی ده مخالفت کنم. لپش گل انداخته و از هیجان لحنش عوض شده. احساس میکنم باید بمیرم و الان میخوام بزنم زیر گریه و تو دلم به شانسم و خودم فحش میدم. نمی فهمم چرا به جای رستوران یا یه جای دنج یا سینما یا زیر بارون یا زیر گل میخواد من رو به زور ببره اونجا. میگه فهمیدی؟ خنگ که نیستم ولی نفهمیدم. میگم اصلا از فوتبال آمریکایی متنفرم. میگه بهت قول میدم اگه بیای خوشت بیاد. قسم میخوره. دلم براش می سوزه و در حالی که دو دلم احساس میکنم گوش هام دراز تر شده... تا بیام به خودم بجنبم خرشدم و قبول کردم

Wednesday, December 19, 2007

*

!هشتم....ولی خشته ام

Monday, December 17, 2007

*

freerice می گفت در بازی کلمات سایت NPR امروز صبح برنامه رادیویی

WFP به ازای هر لغت صحیح انتخابی شما, اسپانسر سایت 20 دانه برنج به

برنامه غذایی سازمان ملل, برای کمک به گرسنگان سراسر جهان اهدا میکند. این برنامه رادیویی دقیقا انگشت گذاشت رو یک نقطه حساس ما و خاطر نشان نمود این سایت فقط به درد افرادی می خورد مثل خودمان که علاقه دارند در حین نجات دادن بشریت به روش مجانی در یک امتحان درد آور از قبیل

GRE GMAT SAT VA EMTEHAN MARG O ZENDEGI GHABOOL BESHAN !

رادیو می گفت بالاترین امتیازی که تا الان کسب شده 50 است و تا امروز حدود 9,123,269,430

دانه برنج اهدا شده است. اگر شما در این بازی شرکت کردید و امتیازتون بیشتر از 46 شد به من بگید تا عمیقا به دانشمندی تون تبریک بگم

...

سر کار در حالی که شدیدا مشغول نجات دادن بشریت با بازی کلمات بودم بیلی طلبکارانه اومده میگه این شکل چیه. اون شکل یک نمودار بی سر و ته بود...بهش میگم بیلی تو می دونستی در دنیا روزانه حدود 25000 انسان از گرسنگی می میره که اکثرشون هم کودک هستند؟! میگه: " آره خیلی دردناکه. ما چند سال پیش که رفتیم هند خانومم طفلکی اونا رو که می دید تا دو روز غذا از گلوش به زور پایین می رفت و داشت از گشنگی می مرد. ولی مردم هند باید خدا رو شکر کنن که هر چی دارن از سر استعمار انگلیس دارن. من خودم اجدادم از کوئیکر های انگلیس بودن که برای آزادی مذهبیشون اومدن آمریکا و حالا بعدا برات ماجراش رو تعریف "میکنم...الان دیگه وقت ناهاره

Saturday, December 15, 2007

*

گاهی روزها دلم می خواهد مودب بشوم و طبق قوانین از نقطه و ویرگول و علامت های خنده دار استفاده کنم. از علامت ویرگول که خوشم می آید, من را یاد اودکلن و گره کراوات می اندازد و سیگار برگ. سیگار برگ که من را یاد چه گوارا می اندازد و چه گوارا که من را یاد میدان انقلاب. فکرهایم تا همین جا می رود. همین!! این همین را به سادگی نگیر. به اندازه خریت من پیچیده ست و عمیق. گاهی دوست دارم تظاهر کنم به پیچیدگی. همان گاهی که به واقعیت نزدیک میشوم و می خواهم جیغ بزنم از این همه من معمولی

Friday, December 14, 2007

*


باید کارم رو امروز تحویل بدم ولی دوست دارم لفتش بدم. قسم خوردم تا همه وبلاگا رو نخوندم دست به ترکیبش نزنم
لجم میگیره! دوستان مدتهاست با دنیای مجازی قطع رابطه کردن
وبلاگ نویسی بازارش کساد شده. من هیچ از این موضوع خوشحال نیستم
و نمی فهمم دلیلش بی کاریه منه یا نا امیدی دوستان

Wednesday, December 12, 2007

*
هر وقت کسی سعی می کنه شما رو درک نکنه شما سعی کنید اون رو درک کنید و به قول آمریکایی ها
khodetoon ro bezarid too kafshaaye oon
"و به قول ما "پوت یورسلف این دیر شوز
و بعد یه چند مایلی با اون کفش ها راه برید تا از طرف دور شید و نتونید به هیچ عنوان ریخت نحسش رو ببینید
حالا دیگه کفش هاش مال شماست و می تونید لبخند بزنید

Sunday, December 9, 2007

*


آدم خبرای ایران رو که می خونه برق از سرش که هیچ از نهایت ته ش می پره

این طرح ها از کجاشون تراوش میکنه؟ حالا اگر خودشون از قشر پابرهنگان بودن یه افاضات و فرمایشاتی! میگن برادران و خواهران بیاین از فردا به غیر از مردم شریف ایران و متفکران و زنان و دانشجوها و دشمن فرضی و عالم هستی در راه خدا با چکمه بلند هم مبارزه کنیم
احمد رضا رادان، رئیس پلیس تهران در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره این که پوشیدن چکمه بلند چه مشکلی دارد گفته است: "قرار گرفتن شلوار در داخل پوتین های بلند ایجاد تبرج (خودنمایی به نامحرم) می کند و از لحاظ شرعی مشکل دارد
یا حضرت جرجیس! تبرج! چه لغت سکسی عجیبی. هر روز باسواد تر می شویم. همین روزاست که در پی مبارزه با بی سوادی و مفاسد اجتماعی و انرژی غیر هسته ای بدن چینی ها یونیفرمی هم شکل و هم رنگ از شمال تا جنوب برای ملت ایران بدوزن. کاش عقلشون برسه بگن همه رو یه سایز ندوزن

...

NIE - در پی گزارش 100 سازمان جاسوسی آمریکا



... و



Friday, December 7, 2007

*

یک حرکت قشنگی یاد گرفتم در راستای پیچوندن قبض های ماهیانه
معمولا آخر هر ماه من و حساب بانکیم به ته دنیا برخورد می کنیم و چند روزی دیر قبض ها رو پرداخت میکنیم و حال میکنیم از اینکه به خاطرش جریمه هم میشیم. اما دیگه بلد شدم چی کار کنم. چک رو به موقع براشون میفرستم ولی زیرش رو امضا نمی کنم. اونا دوباره چک رو پس میفرستن میگن امضا مرحمت کنید...تا من مرحمتم شامل حالشون بشه چند روزی گذشته و حساب بانکیم از زیر خط فقر به بالای خط فقر صعود کرده و خوشحالیم. بیخود نیست که رییس جمهور یک کشوری هر ماه خوشحال میشه و میگه ما باز هم به قله موفقیت صعود کردیم

Thursday, December 6, 2007

*

...

! چرا هر وقت غذا درست میکنم همه از اینکه خوب شده تعجب میکنن؟