Wednesday, May 14, 2008

*
... آه چه روز کش داری
عقربه های ساعت لج باز و خرفت و تبلن. هیچ جوری جم نمی خورن. ساعته جونش در میاد تا بشه پنج عصر حتی چهار عصر یا سه عصر یا یک و نیم
...
چه صبورانه زمان نمی گذره. ساعت رو نگاه کردم 11:00 بود. نیم ساعت گذشت دوباره نگاه کردم 11:01 بود
قالب تهی کردم

No comments: