Monday, December 22, 2008

*
این اتوبوس بی آر تی ها هستن تو تهران! من جونم واسه شون در میره
هر روز از ایستگاه آزادی سوار میشم و تا چهار راه ولیعصر در کنار بقیه می ایستم و در حالی که گاهی له هم میشم آدما من رو نگاه می کنن و من آدما رو نگاه می کنم و بعد گاهی نگاشون نمی کنم و به جاش به نقطه نامعلومی نگاه می کنم تا برسیم. وقتی می رسیم و با انبوه جمعیت میریم بیرون و انبوه جمعیت میان تو و من به اون ور خیابون با هزار بدبختی می رسم درست همون لحظه همون ور خیابون احساس می کنم زنده ام و کیف میکنم از اینکه هستم در جامعه و به راستی جامعه بدون من یه پاش می لنگه
...

2 comments:

Anonymous said...

منم بدون تو پام می لنگه چه برسه به جامعه! باور کن!

Anonymous said...

اون اتوبوسا خیلی خفنن. من تا حالا جرات نکردم سوار شم. ترسیدم زیر انبوه جمعیت کاغذ بشم