*

صد تا فرضیه دارن که
نود و نه تاش معلوم نیست
فرضی ست یا فرعی ست
...

*

اینا یه باندن
باند پدرسوخته هایی که دومی ندارن
...

*

قشنگ میشه یه کتاب نوشت
از چیزایی که نمی دونم
...

*

آبجویی که الکل ندارد
مثل مسجدی ست
که مناره ندارد
...

*

کسانی که همه وجودتون رو صرف خدمت به نظام می کنید
یهو تمام نشید؟
جیره بندی کنید
...

*

ربطی به جغرافیای جهان نداره
من هر جا می رم
اتوبوس هاش
مثل اتوبوس های شرکت واحده
...

*

این کتاب که نیست
من دماغم رو تو چی فرو کنم؟
...

*

حالا از خجالتش که می خوای بیای بیرون
تابلو خروجش رو پیدا نمی کنی
...

*

آفرین به همت دانشجوهای لندن
تو آمریکا شهریه دانشگاه ده برابر هم بشه کسی جیکش در نمیاد. اصلا این وظیفه هر آمریکاییه که هر چی از جیبش در اومد بده. آرزو به دل من موند که بریزیم تو خیابون داد بزنیم. اینجا هم که خیابون نداره. به جاش تا چشم کار میکنه اتوبان داره
...

*

قرمز نشانه حرکت است
برو عمو واینستا
...

*

این منم
یا یکی دیگه م
یا کسی نیستم؟
...

*

غیبت ها باید
نه صغرا باشند نه کبرا باشند
لاکن باید هم اندازه باشند
...

*

وسایل رو میز کارم هر کدوم به یه درد می خورن
با این میشه موشک ساخت
با این میشه پاره کرد
با این میشه آتیش زد
...

*

چهارشنبه
احتیاج به گرفتن یک مدال دارم
حتی اگه میدترمم دو بشه
...

*

تعدادی مرغ و خوک و گاو
در رفتن
تا دیدن من آنفلانزا دارم
...

*

عاشق اون لحظه ایم که داستان سفرت به پنسیلوانیا رو مو به مو تعریف می کنی
و یادت نمیاد الان صد و یکمین بار که بهش گوش میدم
...

*

بیشتر احساس میکنم که همبرگریم تا هموطن
...

*

مرتبی روی میز ما
نشانه نامرتبی کشوی میز ماست
...

*

فکر کنی بمب رو بندازن ننه؟
...

*

نزدیک ترین راه برای رساندن حوزه به دانشگاه
در دست تعمیر است
...

*

من کی ام؟
سوپ سبزیجاتم
...

*

زندان چه جای خوبیه واسه بودن
برای زندانبان
...

*

یه سری هستن که تنها رسالتشون در دنیا اینه که بقیه رو بپان کارشون رو درست انجام بدن
خودشون هیچ وقت نه چیزی ساختن
نه چیزی تعمیر کردن
...

*

بچه های خواهرم تا که میان
آدم سیاه سفید های تو قاب هم
رنگ و وارنگ میشن از شادی
...

*

سیگار هم که می خواد بکشه
میره ارگانیکش رو می خره
...

*

کجا میشه
کالای بنجول چینی
پیدا نکرد؟
...

*

سگ هم که داشته باشم
آن قدر داناست که فقط در مورد
موضوع های مهم پارس می کنه
...

*

جیرجیرک ها منتظرن
که برم واشینگتن دی سی
رییس شون شم
...

*

بخوابید کتابها بر قفسه
من بیدارم
...

*

حالا نفست رو یه جایی حبس کن
و قبل از یازده تا ده خوب بشمر
...

*

جمعی از بسیجیان برای زنده نگه داشتن فضیلت های اصلی انقلاب و تفکیک علوم اسلامی از غیر اسلامی وارد میدان مغناطیسی شدند
...

*

خانه بغلی ما جای خوبی ست برای زندگی
اگر گوش تان سنگین است
...

*

فاکس نیوز که می بینم
فرم جدیدی از دمکراسی
تو معده م شکل می گیره
...

*

این آسمون هم هر جا میرم
ابر و ماه و ستاره ش رو
بر میداره دنبالم میاد
...

*

دست همه پستچی های روستامون درد نکنه
ایشالا خدا یک در دنیا و صد در آخرت بهشون اجر بده
که دلی رو شاد کردن
...

*

از این کلاه هایی که سرم رفته
احتمال داره یکیش قاضی شه
...

*

این احادیث اومدن
که قوه تخیل من رو فعال کنن
...

*

ای فرشته ها
اینقدر تو گوشم زمزمه نکنید
مثه آدم حرف تون رو بزنید
...

*

و در روز هفتم
اندیشید که دیگر چه را نیافریده ست
و امام های موقت جمعه را آفرید
...

*

شهر ما یه شهر ایده آلیه
همه پاک و بی ریا
همه در صلح و صفا
ما تو این شهر قشنگ یه دونه ملا نداریم
دزد و جیب بر نداریم
شاعر پفیوز و جلمبر نداریم
رمال مفت خور نداریم
حاجی نزول خور نداریم
...

نوارم دیگه باید برای خودت سی دی بشی

*

حالا که اتوبوس نمیاد
خودم رو می دم دست این آب که ببرتم
و برق هم که هست بگیرتم
مجانی
...

*

از بس اسم این گیاه را یاد نگرفتم
همه برگهاش زرد شد
...

*

الان مسئولین نظام منتظر نشستن
دکتر بیاد شکاف بین شون رو بخیه بزنه
...

*

افتخار های بزرگ
به بزرگی دروغ ها
و تعداد سلول های مغزی
نداشته شون
...

*

باید خمیر رو اونقدر ورز داد که به دست نچسبه
و الان همش بهم چسبیده
من اصلا اگه ورز دادن بلد بودم
می رفتم دیروز رو مثه این خمیر اونقدر ورز می دادم
که به فردا نچسبه
...

*

صبر کنید کار ها
که انجام تون بدم
...

*

تو آمریکا اصلا مهم نیست که تو سیاهی یا سفید
و فقط رنگ سبز پول که مهمه
...

*

آزارش حتی به یه مورچه هم نمی رسید
حالا بیشتر مورچه ها زنده ن
و اون نیست
...

*

تو خیابون سوم
دوست دارم قاطی توریست ها وول بخورم
و فکر کنم مسافرم
نه یه مهاجر
...

*

کمد که باز می شه
دلم می خواد برم ته صف لباس ها
از چوب لباسی خودم رو آویزون کنم
و نرم سر کار
...

*

اجازه م رو بردن دست رشته بازی کنن
اولش دست هر کی بود اجازه م می ذاشت بی سر و صدا بازی کنم
آخرش دست هر کی رفت نذاشت حتی بی سر و صدا فریاد کنم
...

*

در پی تفکیک جنسیتی تعدادی از خواهران و برادران بسیجی در اعتراض به زنانه مردانه نبودن سایه امام از رفتن به زیرش خودداری کردند
...

*

از همان کودکستان
ایدئولوژیشون رو جوری تزریق می کردن
که بر حسب شانس فعلا ایدز نگرفتیم
...

*

اسلام را به زور پیاده کرد
و خودش سوار خر مراد شد
...

*

دقت کردی تو آمریکا اصلا دزد ناموس ندارن؟
بیا دزد شیم
...

*

انگار که دارم سبزی پاک می کنم
می شینم با حوصله خبرای
راست و از دروغ
جدا می کنم
...

*

آخرش لشکرشون آماده شد آماده شد؟
...

*

V

...

*

بهتره الان تفنگ ببرم سر کار یا بنزین؟
...

*

به عنوان نویسنده الکی این وبلاگ الکی
ازتون متشکرم که چیزای این تو رو می خونید
...

*

بهتره خونه رو
تنهایی کثیف کنم
و گروهی تمیزش کنیم
...

*

عاشق دستهاشم وقتی با قدرت
در شیشه خیار شور را باز میکنه
...

*

هر روز صبح این گنجشک های قشنگ جمع می شن دور هم
و می رینن به ماشین من
...

*

فکر کنم بهتر بود
قاچ هفتم هندوانه رو
بعدا می خوردم
...

*

با هر سپیده بانگ گلوله
در هر گلوله مرگ کبوتر
با هر کبوتری گلی از خون
در هر گلی ستاره پر پر
...

*

کاش سرمم مثه جوراب در می آوردم
و میزاشتمش تو رودخونه
که آب ببرتش
...

*

اون وقتا سالی یه بار فامیل های دور و نزدیک رو خونه خاله خانوم می دیدیم
حالا هر روز هم رو تو فیس بوک می بینیم
...

*

تاپ تاپ خمیر
شیشه پر پنیر
تب کی بالا؟

...

*

پا شدم که گرم کنم سرم رو
که دیدم حوصله ندارم
و نشستم
...

*

باید خوب گرم نگه دارم سرم رو
که سر نره حوصله م
...

*

آزادى و برابرى بدون انقلاب كارگران و زحمتكشان برقرار نخواهد شد.
کارگران جهان متحد شویم
...

*

روز اول می روز جهانی کارگر یادمان شورش کارگران آمریکایی در سال 1886 در شیکاگو ست. در همه جای دنیا این روز را جشن می گیرن جز در آمریکا. چرا؟
...

*

وقتی این قاب عکس ها به اندازه کافی رو تاقچه خاک خوردن
بهشون آب میدم
که درخت شن
...

*

قاشق چایی خوریمم گذاشتم تو کیفم

که سر کار باهاش خرده فرمایشات بقیه رو اندازه بگیرم

...

*

تنها کسی که در جنگ های روانی خونه ما

خوب شیپور می زنه

منم

...

*

امروز یکی سر ناهار گفت ما از گربه هامون تو خونه به عنوان دکورهای متحرک استفاده می کنیم و بعد من دلم خواست زود برم خونه از عنکبوتایی که صبح رو سقف دیدم به همین عنوان استفاده کنم

...

*

آتلیه هنر درس خوندن و کار کردن و کله سحر پا شدن

...

*

به زور سوار منظومه مون کردن

هی

چرخوندنمون

و

چرخیدیم

...

*

تو محله ما

آدماش هیچ کدوم مثل من نیستن

و هر کدوم مثل من هیچی نیستن

...

*

حسابی افتادم تو زحمت و هی جلو خودم رو می گیرم یه وقت حرفی تایپ نکنم قبل اینکه فکر کنم

...

*

دوستان عیدتون مبارک

براتون آرزوی موفقیت و پیروزی در این سال جدید دارم

...

*

بعد از ساعت ها کوشش تونستم یه متن رو به فارسی غیر سلیس ترجمه کنم

...

*

کاش کی تا سه شنبه مثه ترقه از جا در رم

...

*

برای من که تا مدتها پلنگ صورتی رو سیاه سفید می دیدم

ربط دادن پینک پنتر به بلک پنترها کار ساده ایست

کاش دهه شصت و هفتاد بود

...

*

بچه هم که بودیم

من همیشه نقش مرده رو بازی می کردم و اون نجات دهنده

...

*

فقط کافیه یه امضا بندازی پای ورقه

تا کار دنیا لنگ نمونه

...

*

از یک تا ده؛

من در طبقه چندم بشریتم؟

...

*

پس چرا فقط روزایی که دوستام حالم رو می پرسن سر حالم؟

...

*

می گن سر کار ما یه سگ چهار چشم استخدام کردن

وقت اداری ما رو بپاد دیگه تو فیس بوک نریم

...

*

ناگهان یابو برش داشت

و فکر کرد آسمان به او وصل است

...

*

تا بی نهایت خوب بود Blame it on Fidel بچه ها این فیلم

...

*

خربزه

خرچنگ

خرگوش

خرمگس

خرانبار

خر پشته

خر خاکی

خردل

خر زهره

خر غول

خرمن

خر مهره

خروار

...

امروز نمی دونم کدوممون حیوونکی تریم بیشتر

*

خبرها از هائیتی دیوانه کننده ست

کاش ذره ایش واقعیت نداشت

و فقط قرار بود تصور کنی

شهری را که پر از جنازه و تابوت است

و آواری که انسانی زیرش زنده به گور است

کاش فقط قرار بود تصور کنی

که از دستت دیگر کاری بر نمی آید

...

*

گوگل ترنسلیتر به درد نمی خوره

الان این دعای رمالی رو دادم ترجمه کنه

به جای سوراخ دعا آدرس گور باباش رو پیدا کرد

...

*

:فرمول ساخت شامپو

تره

جعفری

شنبلیله

لیمو عمانی

لوبیای قرمز

نمک

...

*

شانس من هر بار تلویزیون ایران رو میگیرم داره دسته کرکس ها رو نشون میده که سرگرم خنثی کردن توطئه ن

...

*

آن قدر در بیت تان تره نشست خورد کرد

که سر دسته چاقو کش ها شد

...

*

معرکه هیچ کم و کسری نداشت

قده یه جنگل هیزم بود

...